جین خود را یک مادر واقعی میداند . «جان کیچ» و «کریستوفر کیچ» 2 پسر دوقلوی او همراه «شان» و «کیتی» و همچنین دخترخواندهاش «جنی» و پسرخواندهاش «کالن» هیچجا او را تنها نمیگذارند و مدام جلوی چشم دوربینها با مادرشان به این طرف و آن طرف میروند .
جین سیمور میگوید: «وقتی که با فرم و پرسشنامهای مواجه میشوم، جلوی عنوان شغل مینویسم بازیگر اما گاهی وقتها هوس میکنم به جای این عنوان بنویسم مادر چراکه به نظرم از هر شغلی بااهمیتتر است. مادربودن همانقدر که باعث ترس میشود، به همان میزان هم لطف خداوند است».
جین سیمور معتقد است که هرگز به تنها زندگیکردن فکر نکرده است و به نظرش هویت هر انسانی در ارتباط با دیگران و خانواده معنا پیدا میکند.
برای همین میگوید: حاضرم تا پایان عمرم در جست و جوی یک همسر ایدئال باشم هرچند که حالا به این نقطه رسیدهام و با جیمز و شوهرم روزهای خوشی را دارم.
جین سیمور همیشه سعی میکند فرزندانش در کنار او باشند؛ «به خاطر شغلم مجبورم مدام به سراسر دنیا سفر کنم؛ سعی میکنم فرزندان بزرگم را با خود ببرم.
آنها خودشان را با شرایط من تطبیق دادهاند. فرزندانم خیلی زود دوست پیدا میکنند و زبان یاد میگیرند. به علاوه، در مکانهای غریب احساس آرامش و امنیت میکنند. من فرزندانم را برای استقلال در زندگی آماده میکنم».
جین سیمور از سال 1993 با سریال پزشک دهکده به تلویزیون آمد و در طول 150 قسمت موفق شد هزاران هزار تماشاگر را جذب کرده و پای این سریال بنشاند.
داستان حول محور پزشک جوانی به نام مایکلا کوئین میگذرد؛ پزشک جوانی اوایل 1867 به دهکده دورافتادهای میرود.
هیچکس حاضر نیست بپذیرد که یک زن پزشک باشد اما او در طول این سریال با تمام مردم دهکده دوست میشود و به عنوان یک شخصیت مطرح در دهکده جا میافتد. او با یک سرخپوست به نام «سالی» از قبیله شاین ازدواج میکند.
